باز با تو
باز در تو
باز در بی مهری تو ماندم و خم هم به ابرویم نیاوردم
باز از احساس گرم با تو بودن
خواندم و بی مهریت را من به رویم هم نیاوردم
باز هم از عطر تو من سر مست گشتم
در میان ابرهای اسمان روز
من پی اسم تو میگشتم
در کدامین کوچه ی بن بست فالم را گرفتند
من میان این همه سهم تو گشتم
وبت قشنگه البته نه مث من
سلام مریم جان
بابا منم خبر کن دیگه.
نوشته هات محشره یعنی یه عاشق به تمام معنا...
به روزم...